دو شنبه 28 مرداد 1392برچسب:, :: 9:48 :: نويسنده : mar♡jan
آن گاه که در آغوش تـــــو بود . . . فرشتـــه اش میخواندے
دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, :: 23:25 :: نويسنده : mar♡jan
بی احساس بودی . . . بهتر که تمام شد ! بودنت مثل فیلتر سیگاری بود که باید انداخت دور . . .
دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, :: 23:3 :: نويسنده : mar♡jan
تمام زندگی ام را میدهم که برگردی
دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, :: 8:15 :: نويسنده : mar♡jan
دختره از پسره پرسيد: من خوشگلم ؟گفت: نه .
چون من هم میـــــــمیرم .....
پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, :: 22:22 :: نويسنده : mar♡jan
پسره نابینا بود دوست دختر شو خیلی دوست داشت میگفت اگه من دوتا چشم داشتم تا ابد با تو میموندم یه روز یکی پیدا شد و به پسره چشم داد پسره وقتی تونست دوستشو ببینه دید که اونم نابیناست گفت من دیگه نمیتونم با تو بمونم دختره گفت باشه اما وقتی داشت میرفت به پسره گفت مواظب چشمام باش.
پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, :: 14:36 :: نويسنده : mar♡jan
Every night in my dreams. I see you. I feel you That is how I know you go on Far across the distance and spaces between us You have come to show you go on Near. Far. Wherever you are I believe that the heart does go on Once more. You open the door And you re here in my heart And my heart will go on and on Love can touch us one time And last for a lifetime And never let go till we re gone Love was when I loved you One true time. I hold too In my life we ll always go on Near. Far. Wherever you are I believe that the heart does go on Once more. You open the door And you re here in my heart And my heart will go on and on You re here. There s nothing I fear And I know that my heart will go on Well stay forever this way You are safe in my heart And my heart will go on
And on
هر شب در رویاهایم تو را می بینم و احساس ات می کنم
و احساس می کنم تو هم همین احساس را داری
دوری، فاصله و فضا بین ماست
و تو این را نشان دادی و ثابت کردی
نزدیک، دور، هر جایی که هستی
و من باور می کنم قلب می تواند برای این بتپد
یک بار دیگر در را باز کن
و دوباره در قلب من باش
ما می توانیم یک بار دیگر عاشق باشیم
و این عشق می تواند برای همیشه باشد
و تا زمانی که نمردیم نمی گذاریم بمیرد
عشق زمانی بود که من تو را دوست داشتم
دوران صداقت، و من تو را داشتم
در زندگی من، ما همیشه خواهیم تپید
نزدیک، دور، هرجایی که هستی
من باور دارم که قلب هایمان خواهد تپید
یک بار دیگر در را باز کن
و تو در قلب من هستی
تو اینجا هستی، و من هیچ ترسی ندارم
می دانم قلبم برای این خواهد تپید
ما برای همیشه باهم خواهیم بود
تو در قلب من در پناه خواهی بود
و قلب من برای تو خواهد تپید وخواهد تپید...
یک شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, :: 23:59 :: نويسنده : mar♡jan
امروز تولدمه...
یک سال به عمرم اضافه شد
یک سال دیگر رشد کردم
یک سال به پایان عمر خود نزدیک تر شدم
تولد امسالم تولد دیگریست با همه سال های گذشته فرق دارد اگر چه این روز از هم دور باشیم ولی خیالمان پیش هم است امسال سعی کردم هر چیز کهنه ای را در خود تازه کنم اما تو در دلم باقی خواهی ماند همانند روز های گذشته چون تو هیچ گاه برای من کهنه نخواهی شد تولدم مبارک!!!
شنبه 12 مرداد 1392برچسب:, :: 22:50 :: نويسنده : mar♡jan
گیرم که باخته ام!!!
جمعه 11 مرداد 1392برچسب:, :: 12:11 :: نويسنده : mar♡jan
عاشق هوس های عاشقانه ام
تو خود بهشتی.....
جمعه 11 مرداد 1392برچسب:, :: 11:34 :: نويسنده : mar♡jan
ساعت از نیمه شب گذشته است و من به این می اندیشم :
اگر کاری که ” عشق ” با من کرد با تو می کرد
چند روز دوام می آوردی ؟؟؟؟
پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:, :: 10:30 :: نويسنده : mar♡jan
شما که غریبه نیستین
دیگه با عروسکام بازی نمیکنم
بزرگ شدم برای خودم عروسکی شدم
انقدر که بازیم دادند............ .
چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:, :: 14:27 :: نويسنده : mar♡jan
دل کندن از اون همه عشقی که به تو داشتم
به زخمهایم می نگری؟! درد ندارنددیگر روزی که تو رفتی مرگ تمام دردهایم راباخودش برد! حرف اخرم این است: برنگرد دیگر زنده ام نکن!
دو شنبه 24 تير 1392برچسب:, :: 10:42 :: نويسنده : mar♡jan
دیدی آخر من را لمس کردی ؟ ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد
نوشته هایم را می خوانی ......و می گویی.........زیبا می نویسی
راستی.....
دردهای آدما زیبایی دارد؟؟!!
شنبه 22 تير 1392برچسب:, :: 15:21 :: نويسنده : mar♡jan
تو را نمــی بخشــــــم...
تو را نمــی بخشــــــم نه بخاطر اشکهایی که برایت می ریزم. نمــی بخشــــــم نه بخاطر روزها و شبهایی که از تنهایی لرزیدم و فرو افتادم. نمــی بخشــــــم ات نه بخاطر دلی که روزهاست از دلتنگی جان می دهد. نمــی بخشــــــم ات نه بخاطر اینکه رهایم کردی و رفتی. نمــی بخشــــــم ات بخاطر همه ی آنچه را که با بی صاحب کردن دلم باعث شدی مثل سرب داغ فرو دهم. نمــی بخشــــــم ات بخاطر اینکه کمی مانده به پایان آن سفر طولانی چنان رهایم کردی که هیچ هم سفری این چنین همراهش را در سیاهی و ظلمت ناکجا آباد رها نمی کرد. نمــی بخشــــــم ات بخاطر اینکه ساده از من گذشتی از کسی که از تو هرگز ساده نگذشت. نمــی بخشــــــم ات بخاطر اینکه در ظلمت آن شب لعنتی خنده و امید و آرزوهایم را به جهنم فرستادی. نمــی بخشــــــم ات، تو دوست داشتنم ،تمام احساسم را ساده و کوچک پنداشتی .صدای قلبم که ضجه می زد شنیدی، گریه سر دادی که صدای قلبم را که التماست می کرد نشنوی. نمــی بخشــــــم ات بخاطر اینکه به شعورم در شناختن ات توهین کردی. نمــی بخشــــــم ات چون مرا معتاد بودن ات کرده بودی. امروز و حالا دلم از تمام حرفهای زیبا نمای، بد سیرت بهم می خورد. از این بدسگالی که برای عشقم رقم زدی بی زارم. از خودم از تو بیزارم. از صدای خودم، از صدای تو در گوشم بیزارم. از نگاهم یخ زده ام که به دنبال چشمان بی روحت دودو می زند. از دستانم که روزی فکر می کردم که دیگر هرگز فاصله انگشتانش خالی نخواهد ماند از دستان تو که دستانم را واحد کرده بود. چه پاداش گران بهایی در ازای همه ی عمر عشقم پیشکش ام کردی، دســــت دلــــت درد نکنـــد.
جمعه 21 تير 1392برچسب:, :: 3:11 :: نويسنده : mar♡jan
دفتر عشـــق كه بسته شـد
دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــــــ دم خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــدون به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــدم اونیكه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــود بد جوری تو كارتو مونــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــد برای فاتحه بهـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــت حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــد تــــموم وســـعت دلـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــو بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــد زدم غــرور لعنتی میگفـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــت بازی عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــدم از تــــو گــــله نمیكنــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــم از دســـت قــــلبم شاكیـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــم چــرا گذشتـــم از خــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــودم چــــــــراغ ره تـاریكـــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــیم دوسـت ندارم چشمای مــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــن فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــه چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــ ــــــــو آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــشه دسـت و دلت نلـــــــــــــــــــــــ ـرزه بزن تیر خـــــــــــــــــلاص رو ازاون كه عاشقـــت بود بشنواین التماسرو ............... ......... ....
چهار شنبه 19 تير 1392برچسب:, :: 18:49 :: نويسنده : mar♡jan
بـایــــد کـسـی را پـیـدا کـنـم
چهار شنبه 19 تير 1392برچسب:, :: 17:9 :: نويسنده : mar♡jan
هی لعنتی ...
دو شنبه 17 تير 1392برچسب:, :: 3:29 :: نويسنده : mar♡jan
عزیزم
شاد باش بگذار آواز شاد بودنت چنان در شهر بپیچد که رو سیاه شوند آنان که بر سر غمگین کردنت شرط بسته اند.
دو شنبه 17 تير 1392برچسب:, :: 2:50 :: نويسنده : mar♡jan
توی زندگی هر ادمی یه نفر هست که هیچوقت
فراموش نمیشه…
خودتو کوچیک میدونی…
یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, :: 19:21 :: نويسنده : mar♡jan
تقدیم به تو که بهترینی پاهایت را بگذاراینجا…درست روی قلبم… ببخش مرا … چیز دیگری نداشتم که فرش قدومتکنم … آهسته قدم بردار اینجا… تارو پود این فرش قرمز پر ازگل احساسم است…!
جمعه 31 خرداد 1392برچسب:, :: 20:37 :: نويسنده : mar♡jan
وقتی در اتاقم تنها صدای...
جمعه 31 خرداد 1392برچسب:, :: 20:34 :: نويسنده : mar♡jan
جمعه 31 خرداد 1392برچسب:, :: 20:27 :: نويسنده : mar♡jan
عشق فقط عزیزمو
دارم نیس...!
عـشـقـــ مــטּ ..
جمعه 31 خرداد 1392برچسب:, :: 20:23 :: نويسنده : mar♡jan
دلم برای آرامش صــــدایت
برای دوسَت دارم هایت
دلم برای آغوشت
برای تو
تنگ شده ه ه
جمعه 31 خرداد 1392برچسب:, :: 20:16 :: نويسنده : mar♡jan
اگــــر دیوانگی نـیـسـت پس چیست ؟
وقتی در این دنیای بـه این بزرگــــی
دلت فقط هــــــــــوای یک نفر را میکند...! |